فعالیت در حوزه سلامت روان نقش اساسی در پاسخگویی به چالشهای روانی منحصر به فرد افرادی دارد که در فقدان آزادی و تحت حکومتهای استبدادی و با تنشهای سیاسی زندگی میکنند. در چنین شرایطی، مردم با استرس مداوم و عدم قطعیت در زندگی خود مواجهاند که منجر به پیامدهای شدید سلامت روان میشود. تاثیر سیاست بر سلامت روان اما صرفا محدود به کشورهای بسته نیست، در یک مطالعه که در سال ۲۰۱۹ در آمریکا انجام شد، ۴۰ درصد از آمریکاییها اظهار کردند که سیاست، منبع اضطراب، بیخوابی و حتی پیدایش افکار خودکشی در آنها است. تاثیر منفی مسایل مرتبط به سیاست در افراد جوان، فعالان سیاسی یا مخالفان سیاستهای جاری بیشتر بوده است. قرار گرفتن مداوم در معرض استرس سیاسی با افزایش خطر اضطراب، افسردگی و انتخاب سبک زندگی نامناسب و همچنین وخامت سلامت عمومی همراه است.
فعالان سلامت روان نقش مهمی در حمایت از جوامع آسیبدیده، تضمین دسترسی به خدمات سلامت روان و ترویج تغییرات سیستماتیک دارند. فعالان سلامت روان فراتر از آندسته از روانشناسان یا روانپزشکان یا دیگر متخصصانی در حوزه سلامت روان هستند که در حوزه حقوق بشر هم فعال هستند (و در مورد ایران خصوصا در دو سال اخیر و از زمان جنبش مردمی «زن، زندگی، آزادی» فعال شدهاند).
فعالان سلامت روان کسانی هستند که داستانی برای گفتن دارند، کسانی که خود تجربهی چالشهای سلامت روان را داشتهاند و میتوانند با بالا و پایینهای احساسی دیگران ارتباط برقرار کنند. تجربه زندگی میتواند ابزاری قدرتمند در فعالیتهای سلامت روان باشد، زیرا فهم واقعی از درک ناامیدی، بیاعتمادی و دیگر چالشهای پیشروی افراد درگیر با مسایل مرتبط با سلامت روان را فراهم میکند. تبدیل شدن به یک کنشگر میتواند برای افرادی که با چالشهای سلامت روان مواجهاند، احساس هدفمندی و توانایی به همراه بیاورد. مشارکت در فعالیتها میتواند به آنها اجازه دهد در حالی که به دیگران در وضعیت مشابه کمک میکنند، بر چیزی معنادار تمرکز کنند.
با اینهمه فعالیت در حوزه سلامت روان محدود به افرادی که تجربه افسردگی، فرسودگی (برناوت) و … داشتهاند هم نیست. دیگر اعضای جامعه نیز میتوانند این نقش را به عهده بگیرند. آنها میتوانند از افرادی که نمیتوانند یا نمیخواهند از جانب خود سخن بگویند، حمایت کنند و به آنها کمک کنند تا به مراقبتهای لازم دسترسی پیدا کنند و برای تغییرات سیاسی که به بهبود سلامت روان میانجامد، تلاش کنند.
ویژگیهای فعالان موثر سلامت روان شامل همدلی، صبر و احترام به باورها و تجربیات دیگران است. هر کسی که تمایل به ارتباط با دیگران و ترویج سلامت روان بهعنوان یک اولویت را داشته باشد، میتواند یک فعال شود، صرفنظر از پیشینه یا منابع.
فعالان سلامت روان میتوانند با ترویج گفتگوی باز درباره مسائل سلامت روان، تشویق افراد برای به اشتراک گذاشتن تجربیات خود و اطمینانبخشی عمومی درباره اینکه دریافت کمک امری عادی و ضروری است، به جامعه کمک کنند. این فعالیتها خصوصا هنگامی که منجر به این شود که افراد دارای اعتبار بالا، مانند چهرههای ورزشی یا هنری مورد احترام مردم، به طور آشکار درباره سلامت روان صحبت کنند، میتوانند به کاهش انگ و حمایت از افراد در وضعیت روانی نامساعد منجر شود.
در شرایط تنش سیاسی
در مناطق تحت تأثیر تنشهای سیاسی و دیکتاتوری، حمایت از سلامت روان بیشتر اهمیت پیدا میکند، زیرا بسیاری از افراد نمیتوانند به دلیل ترس از عواقب سیاسی، عمومی یا «نرمال» فرض شدن انواع مسایل سلامت روان به دلیل وضعیت سیاسی و وجود انگهای مختلف، درباره سلامت روان خود صحبت کنند.
از سوی دیگر، در وضعیت تنشهای سیاسی و دیکتاتوری و یا وضعیت جنگ، سلامت روان اغلب به عنوان یک مسئله کماهمیت دیده میشود، زیرا بقا و امنیت فیزیکی در اولویت است. یکی از مهمترین جنبههای فعالیت سلامت روان، افزایش آگاهی و عادیسازی گفتگو درباره سلامت روان است. اگرچه مسائل سلامت روان باید مانند بیماریهای جسمی به یک شکل درمان شوند، چرا که هر دو نیاز به مراقبت، فهم و مداخله به موقع دارند، فعالان سلامت روان تا حدودی میتوانند جای خالی یا کمبود خدمات متناسب سلامت روان را پر کنند.
در وضعیتی که خدمات رسمی سلامت روان موجود نیست، شبکههای پشتیبانی اجتماعی منبعی ضروری هستند. فعالان سلامت روان میتوانند گروههای حمایتی ایجاد کنند و محیطی امن و بدون قضاوت برای افراد فراهم کنند تا تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و از یکدیگر حمایت کنند. این ابتکارات جامعهمحور به کاهش احساس تنهایی، تقویت مقاومت و تابآوری و ارائه استراتژیهای عملی برای مقابله با استرس و دیگر مسایل کمک میکنند.
فعالان داوطلب میتوانند همچنین با دریافت آموزشهای پایهای، در شرایط بحرانی به افراد پشتیبانی و کمکهای روانشناختی اولیه ارائه دهند. این داوطلبان بهعنوان پل ارتباطی بین افراد نیازمند و خدمات حرفهای سلامت روان عمل میکنند تا اطمینان حاصل شود که به آسیبپذیرترین اعضای جامعه کمک میشود.
فعالان همچنین در جهت تغییرات سیستماتیک، میتوانند با سازمانهای غیردولتی و نهادهای بینالمللی ارتباط برقرار کنند و از این طریق تلاشهای حمایتی را تقویت کرده و منابع بیشتری برای ابتکارات محلی سلامت روان فراهم کنند. با جلب توجه جهانی به چالشهای سلامت روان افراد در مناطق تحت سلطه دیکتاتوری یا در وضعیت جنگ و تنش سیاسی، فعالان میتوانند دولتها و سازمانها را برای اقدامهای حمایتی تحت فشار قرار دهند.
بسترهای دیجیتال برای حمایت از سلامت روان
در کشورهای تحت حکومتهای استبدادی که مردم با موانع اضافی دیگر مثل نظارت و آزار سیاسی برای دسترسی به خدمات سلامت روان مواجه هستند، بسترهای دیجیتال میتوانند راهحل موثری باشند و مشاوره و پشتیبانی از راه دور را با حفظ حریم شخصی آنلاین ارائه دهند. یا فضاهای آنلاین امنی ایجاد کنند تا در آن افراد بتوانند بدون ترس از افشاگری با دیگران گفتگو کنند.
فعالان سلامت روان همچنین باید خود را مجهز به فهم و دانش امنیت دیجیتال کنند و این دانش را تا حد ممکن با مراجعان خود به اشتراک بگذارند تا مردم بتوانند به منابع سلامت روان آنلاین تا حد ممکن به صورت امن دسترسی داشته باشند. با ارائه حمایت محرمانه و ناشناس، بسترهای دیجیتال میتوانند تأثیر قابل توجهی در زندگی افرادی که نمیتوانند از خدمات سنتی استفاده کنند، داشته باشند.
پاسخگویی به نیازهای کودکان و جمعیتهای آسیبپذیر
کودکان به ویژه نسبت به تاثیرات روانی جنگ، تنش و استبداد آسیبپذیرند. فعالان سلامت روان باید بر ایجاد فضاهای امن برای کودکان برای بازی، یادگیری و دریافت حمایت تمرکز کنند. این محیطهای دوستدار کودک، در میان هرجومرج به کودکان حس ثبات میدهد. فعالان میتوانند همچنین با والدین، مراقبان و معلمان همکاری کنند تا به آنها منابع و ابزارهایی برای کمک به کودکان در مقابله با استرس و تروما ارائه دهند. این حمایت برای اطمینان از اینکه کودکان با ترسها و اضطرابهای خود تنها نمانند بسیار ضروری است.
به طور مشابه، سایر جمعیتهای آسیبپذیر، مانند بازماندگان تروما، مثل خانوادههای جانباختگان اعتراضات مردمی، نیاز به حمایتهای تخصصی دارند. فعالان سلامت روان میتوانند در کنار حرفهایهای حوزه بهداشت و درمان با ارائه مداخلات هدفمند برای افرادی که خشونت و دیگر رویدادهای تروماتیک را از سر گذراندهاند، همکاری کنند.
در وضعیت بحران، اغلب تعصب و تبعیض علیه گروهها یا افراد خاصی اوج میگیرد. فعالان باید دیگران را برای همدلی با بازماندگان سرکوب و جنگ تشویق کنند.