چگونه با کسی که «حالش خوب نیست» صحبت کنید

چگونه با کسی که «حالش خوب نیست» صحبت کنید

وقتی متوجه تغییر در رفتار یا خلق‌وخوی کسی می‌شوید، ممکن است ندانید چطور با او رفتار کنید یا در صورت ضرورت، چطور کمکش کنید. در چنین شرایطی، یکی از موثرترین کارها این است که نشان دهید برای او اهمیت قائل هستید که یعنی: آماده‌اید که به حرف‌هایش گوش دهید.

هر چند تشخیص اینکه فرد به کمک نیاز دارد یا نه ممکن است دشوار باشد، اما حمایت از او می‌تواند تأثیر زیادی داشته باشد. شاید او احساس تنهایی می‌کند و یک گفتگو با شما می‌تواند احساسات او را تسکین دهد و یا به کمک حرفه‌ای نیاز دارد و گفتگو با شما مسیر دریافت کمک حرفه‌ای را هموار کند. از او بپرسید حالش چطور است، به حرف‌هایش گوش دهید و او را برای دریافت کمک مورد نیازش حمایت کنید.

با این‌همه گاهی دانستن اینکه چطور باید با فرد مقابل حرف بزنید می‌تواند چالش‌برانگیز باشد، خصوصا اگر فردی که در حال دست‌وپنجه نرم کردن با مشکلات است، فرد عزیزی برایتان باشد. اینجاست که سه مرحله‌ی اصلی پرسیدن، گوش دادن و حمایت کردن باید مدنظر قرار گیرند. استفاده از این سه گام تضمین می‌کند که رویکرد شما دلسوزانه، مؤثر و حمایتی باشد و حس اعتماد و دریافت مراقبت را در فرد مقابل تقویت کند.

پس بپرسید که حالش چطور است: پرسیدن ساده‌ی اینکه کسی حالش چطور است، راهی عالی برای شروع گفتگو است. تفاوت‌هایی را که در رفتار یا خلق‌ و خویش متوجه شده‌اید به آرامی توضیح دهید و از او بپرسید که حالش خوب است یا نه.

صادق و واقعی باشید: موضوع را به شیوه‌ای مطرح کنید که برایتان راحت باشد. هیچ روش درست یا غلطی برای ابراز نگرانی شما وجود ندارد. فقط صادق باشید. مثلا به او بگویید که نگرانش هستید: «دوست داری اگر چیزی اتفاق افتاده با من درباره‌اش صحبت کنی؟ من نگران تو هستم.»

سپس، توضیح دهید چرا نگران هستید: به او بدون کوچک‌ترین اثری از لحن سرزنشگر و با مهربانی بگویید چه چیزهایی دیده‌اید که شما را نگران کرده است. مثلا: «متوجه شدم که این روزها زیاد با ما بیرون نمی‌آیی، چه اتفاقی افتاده؟»

در عین حال، صبور باشید: ممکن است او هنوز آمادگی صحبت درباره‌ی سلامت روانش را نداشته باشد، فشار نیاورید. با توجه کردن و تلاش برای گفتگو، نشان داده‌اید که به او اهمیت می‌دهید و آماده‌اید زمانی که آمادگی داشت صحبت کنید. مثال: «باشد، ولی می‌دانی که اگر روزی نیاز داشتی با کسی صحبت کنی، من هستم.» به جای فشار آوردن به او، بر انجام کارهایی که ممکن است حس تنهایی آن‌ها را کاهش دهد، تمرکز کنید. افراد دیگری را به او پیشنهاد دهید که ممکن است ترجیح دهد با آن‌ها صحبت کند، مثل دوست قابل اعتمادی که تجربه‌ی اضطراب یا افسردگی داشته است.

اما اگر برای گفتگو تمایل نشان داد، به حرف‌هایش گوش دهید. او را تشویق کنید که درباره‌ی آنچه در حال وقوع است صحبت کند. مثال: «عجله‌ای نیست، به خودت هر چقدر که زمان لازم داری زمان بده. می‌دانم صحبت درباره‌ی این موضوع می‌تواند سخت باشد.»

بیش‌تر بخوانید: شفقت به دیگران بدون تجربه فرسودگی

زمان بگذارید: زمان بگذارید تا تجربه‌ی او از اضطراب یا افسردگی را درک کنید. تجربه‌ی هر فرد منحصربه‌فرد است. مثال: «می‌فهمم که چند ماه اخیر برایت واقعاً سخت بوده است. لطفاً بیشتر درباره‌ی آن برایم بگو.» احساساتش را به رسمیت بشناسید و تایید کنید.

پند و اندرز ندهید: طبیعی است که بخواهید مشکل را حل کنید تا حال او بهتر شود. اما مفیدترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که گوش دهید. سعی کنید از فرضیه‌سازی، ارائه مشاوره یا نسخه پیچیدن پرهیز کنید. مهم است به او فضا بدهید تا صحبت کند و احساس شنیده شدن کند. مثال: «چه احساسی درباره این موضوع (موضوع مورد بحث) داری؟ این موضوع چه تأثیری روی تو دارد؟»

با سکوت راحت باشید: سکوت ممکن است در ابتدا شما را معذب کند، اما آن را فرصتی در نظر بگیرید تا هم به او کمک کنید که احساس راحتی کند و مسیر صحبت را به دست بگیرد و هم خودتان افکارتان را جمع کنید.

قضاوت نکنید: اگر چیزهایی که می‌شنوید سخت یا غیر قابل‌ درک هستند، قضاوت نکنید. با هم می‌توانید راهی برای بهبود وضعیت پیدا کنید.

رازدار باشد: آنچه را به شما می‌گوید را خصوصی نگه دارید، مگر اینکه در خطر آسیب رساندن به خود یا دیگران باشد. مثال: «می‌دانم صحبت درباره‌ی این موضوع سخت است، ممنون که به من اعتماد کردی و درباره‌اش صحبت کردی.»


بیش‌تر بخوانید: علائم هشدار دهنده خودکشی

اطمینان خاطر دهید: به او اطمینان دهید که تنها نیست. مثال: «لازم نیست به تنهایی با این موضوع روبه‌رو شوی. من کنارت هستم.» صبورانه به پیشرفت‌هایی که می‌بینید اشاره کنید.

بررسی گزینه‌ها: به او کمک کنید تا گزینه‌های مختلف برای بهتر شدن حالش را بررسی کند. مطمئن شوید که شرایط را درست فهمیده‌اید و ببینید چه کاری از دستتان برمی‌آید. مثال: «چه کاری می‌توانم انجام دهم تا به تو کمک شود؟» «تا به حال چه چیزهایی را امتحان کرده‌ای؟ آیا به ملاقات با مشاور یا متخصص سلامت روان فکر کرده‌ای؟»

اما، حمایت خود را مشروط به مراجعه‌اش به یک متخصص سلامت روان نکنید: ممکن است زمان ببرد تا فرد آماده صحبت با یک متخصص سلامت روان شود. به تصمیم او احترام بگذارید. فقط به او یادآوری کنید که هر وقت بخواهد حمایت حرفه‌ای در دسترس است. درباره‌ی موانعی که ممکن است برای تقاضای کمک حرفه‌ای برایش وجود داشته باشد با او صحبت کنید و ببینید چگونه می‌توانید کمک کنید.