کنش سلامت - کنشگران مدنی یا آنها که به اصطلاح "اکتیویست" خوانده میشوند، در ذهن بسیاری از مردم افرادی خستگیناپذیرند که آمادهاند ساعتها برای خوب و "خیر" اجتماع بجنگند. قهرمانهایی افسانهای که در واقعیت جایی ندارند. در واقعیت اما کنشگران در خط مقدم آسیبهای روانی هستند و یکی از دلایل آن این است که بیش از بقیه با "شر" یا آنچه نیازمند تغییر است سر و کار دارند. فرسودگی یکی ازآسیبهایی است که میتواند برای کنشگران در مسیر طولانی کنشگری پیش بیاید. فرسودگی با خستگی معمولی یا احساس کسالت موقتی متفاوت است، و با خستگی مزمن همراه با بدبینی و نیافتن معنا و مفهوم در فعالیتها همراه است که تاثیر آن هم برای شخص و هم برای سازمانها و جنبشهای مدنی ناگواراست.
اگر شما هم یک کنشگر هستید، برای پیشگیری از فرسودگی بهتر است چند اصل مهم را همیشه به یادداشته باشید. نخست اینکه، تا زمان موفقیت کنش مدنی، زندگیتان را به حالت تعلیق در نیاورید. اکثرکنشهای مدنی برای رسیدن به موفقیت، بیش از آنچه انتظارش را دارید به درازا می کشند و برخی ممکن است هرگز به سرانجام نرسند، بنابراین باید بتوانید "در طول مسیر زندگی کنید".
اصل مهم دیگر این است که کنش مدنی را با احترام به جسم و روانتان ادامه دهید. سلامتی شما دستکم به اندازه سلامتی هر موجود زندهی دیگری مهم است. با مدیتیشن، یوگا، ورزش، تفریحات فضای باز - اگر در دسترس باشد - برای بازگشت به زمان حال و ارتباط مجدد با جهان هستی تلاش کنید. با افتخار نقش کوچک خود را به عنوان یکی از عوامل تغییر بپذیرید و در آن اغراق نکنید و ازداشتن دیدگاهی که به موجب آن خودتان و نیازهای تان نسبت به کنش مدنیتان اهمیت کمتری مییابند،به طور جدی خودداری کنید. شما باید همیشه به یاد داشته باشید که به عنوان بخشی از عالم دارای اعتبارهستید. سرمایهگذاری بر روی خود، تنها سرمایهگذاری درست زندگی است و تنها ابزاری که برای مشارکت در تغییرات اجتماعی داریم.
همچنین باید به یاد داشته باشید که به نیازهای خانواده و عزیزان خود احترام بگذارید. اعضای خانواده شما برای احساس سلامتی به شما نیاز دارد و در نهایت شما هم به آنها نیاز دارید. از همگسستگی خانواده یا حلقه عزیزان، از نتایج فرسودگی است و بهتر است تا با آگاهی از این خطر از آن جلوگیری کنید.
یک اصل مهم دیگر نتیجهمحور نبودن است. نتایج را به حال خود رها کنید و به دنبال بالا بردن کیفیت تجربهی کنشگری خود باشید. گفته میشود که "مردم متعهد گاهی پیروز میشوند و گاهی شکست میخورند"، در طول کنش مدنی خود، شما باید یاد بگیرید که خود و همراهان خود را به خاطر شکست ببخشید و هر موفقیتی هرچند کوچک را جشن بگیرید، حتی اگر میدانید که هنوز پایان راه فرا نرسیده است.
به نظر میرسد که برخی از کنشگران از آن بیم دارند که اگر همراهانشان موفقیتها را جشن بگیرند فکر کنند "دیگر همه چیز تمام شده و کاری باقی نمانده است". این تفکر ناشی از ترس است و بیانگر این باور مخرب است که"مردم فقط با قریبالوقوع بودن فاجعه انگیزه پیدا میکنند". این باور اشتباه است؛ شما باید بعد از هر صعود، نفسی تازه کنید و موفقیتهای کوچک را که به تقویت خوش بینی واحساس مثبت در کنش مدنی کمک میکند جشن بگیرید.
بسیاری از ما احتمالا با "کنشگران جدی" روبرو شدهایم که به دام یاس و ناامیدی افتادهاند. غالبا آنها عصبانی میشوند که افراد دیگر به آنها نمیپیوندند و به اندازه کافی کمک نمیکنند. اما مسلما وقتی خود کنشگران دچار استرس، منفیگرایی یا کار بیش از حد باشند برای دیگران پیوستن به کنش مدنی وسوسهانگیز نیست. بنابراین اصل بزرگ بعدی این است که کنشگری نیازمند ایجاد نشاط و سرگرمی است و اینکه شما با تاکید بر نشاط اجازه ندهید تا کنش مدنی از تب و تاب بیفتد.
یک کنش مدنی سرگرمکننده، کنش مدنی پایدار، موفق و رو به رشد خواهد بود. البته برنامهریزی رویدادهایی که از نظر سیاسی و اجتماعی مهم هستند نیز مهم است، اما میتوان به آنها کمی چاشنی سرگرمی افزود. به عنوان مثال: برگزاری جلسات به همراه والیبال، برگزاری جلسات در محیطهای زیبا، جمعآوری کمکهای مردمی به شکلی لذتبخش، مثلا با فعالیتهای تئاتری و یا فعالیتهای هنری دیگر. زنده نگه داشتن فعالیتها و ایجاد سرگرمی و نشاط هم باعث میشود تا افراد بیشتری به کنش مدنی بپیوندد و هم به پیشگیری از ایجاد فرسودگی در کنشگران باسابقه کمک خواهد کرد.
قبل از اینکه فرد و در پی آن، گروه دچار اختلال شود باید رهایی از استرس و فشار در اولویت قراربگیرد. اغلب بهترین زمان برای تمرکز بر کاهش استرس، پس از یک دورهی پر مشغله اتفاق میافتد، هنگامی که نیاز به تمرکز فشرده بر روی فعالیت کاهش پیدا میکند.
برخی پیشنهادات برای رهایی از استرس و فشار در گروههای فعالان:
به خاطر داشته باشید هیچ کدام از موارد مطرحشده در بالا عامل "وقت تلف کردن" نیست، اگر کنشگران احساس آرامش و نشاط خود را خصوصا در محیط استرسزا بازیابند، می توان تعهد آنها را به کنش مدنی تجدید و در طولانی مدت تضمین کرد.
و در نهایت به یاد داشته باشید که تحولات اجتماعیای که با فداکاری تنها یک فرد به پیش رفتهاند به ندرت به موفقیت رسیدهاند.