خود مراقبتی، راهکاری در مقابل چالش فرسودگی در مسیر کنشگری

خود مراقبتی، راهکاری در مقابل چالش فرسودگی در مسیر کنشگری

آوا دباغ

کنش سلامت - پیر بوردیو ، جامعه شناس و مردم شناس سرشناس فرانسوی، در کتاب "نظریه کنش"، کنشگر را فردی معرفی می کند که از عادات خود بهره جسته تا در میدان مبارزه، حضور استوار داشته باشد و از سرمایه واژگان خود در جهت بهبود بخشیدن به کنشگری در راستای اقناع و نفی دیگری اقدام کند. معنای اصلی کنش کنشگر، به بروز کنش های فراگیر او در جامعه ارتباط پیدا می کند.


اما چالشهای محیطی و فردی ممکن است کنشگر را موقتا در بازه زمانی خاص، به عدم فعالیت و در حاشیه بودن در جامعه متمایل کند و دغدغه فراگیر و عام او را به حوزه شخصی فرو کاهد. اگر این فرسودگی موقت نادیده گرفته شود، ممکن است تشدید یابد و فرد خود را در معرض فرسودگی بیشتر، کار زدگی بیشتر وبه اصطلاح، خود را در راه کنشگری شهید کردن، قرار دهد و برای همیشه گوشه نشینی راانتخاب کند، از فعالیت در طولانی مدت خوداری کند و نهایتا سیاست ورزی و کنش ورزی را برای همیشه رها کند. فرسودگی صرفاً یک حمله موقت، ناامیدی و یا خستگی نیست بلکه یک بیماری مزمن است که بدبینی، ناکارآمدی و خستگی بلند مدت رابه همراه دارد. حالتی است که نه تنها بر سلامت روان فردی کنشگران اجتماعی تاثیر می گذارد بلکه تبعات آن قطعا بر عرصه پایداری جنبش ها نیز تأثیر گذار است و کناره گیری کنشگران از فعالیت و کنش گری، یکی از مهمترین موانع بر سر راه پایداری جنبش های اجتماعی محسوب می شود.


کنشگرانی که به گروه های به حاشیه رانده شده تعلق دارند و یا در راستای تحقق حقوق گروه های به حاشیه رانده شده فعالیت می کنند، تبعیضات سیستماتیک بیشتری را نیز تجربه می کنند. آنها ممکن است حتی از سمت همکاران خود نیز به درستی درک نشوند و مجبور شوند در مقابل تهدیدات فرسودگی از خود مقاومت بیشتری نشان دهند که همین باعث می شود زودتر فرسوده شوند. در حالی که کنشگر تنهاا زمانی می تواند فعالیتها و مطالبات اجتماعی خود را خوب پیش ببرد که از نظر سلامت جسمی و روحی در شرایط مطلوبی باشند و به نقطه تعادل میان خودمراقبتی و کنشگری رسیده باشد.


نقطه تعادل کجاست؟


در این جا شاید باید این پرسش را مطرح کرد که با وحود "فرهنگ شهادت" در عرصه کنشگری در سراسر دنیا که در آن از کنشگران انتظار از خود گذشتگی بیش از حد وحود دارد، چگونه می توان خودمراقبتی را تعریف و نقطه تعادلی بین خود مراقبتی و کنشگری یافت؟


نکته اول این است که خود مراقبتی هم در سطح فردی و هم در سطح جمعی، با حمایت سازمان ها و نهادهایی که کنشگران در آن فعالیت دارند باید جدی گرفته شود. سازمانها با فراهم ساختن فضای سالم و کم تنش رقابتی می توانند سهم بزرگی در ایجاد آرامش کنشگران بوجود بیاورند. همچنین با ساختن بستر فضای گفتگوی صمیمانه این امکان را فراهم آورند که کنشگران بدون داشتن عذاب وجدان و خود سرزنش گری نیازهای خود را بتوانند مطرح کنند و به نوعی در جهت ریشه کن کردن فرهنگ ایثار بیش ازحد میان کنشگران دست به عمل زنند.
در سطح فردی نیز خود مراقبتی با به یاد داشتن این مفهوم که ارضا نیازهای روحی کم اهمیت تر از ارضا نیازهای جسمی نیست شروع می شودو سبب می شود فرد بتواند از خودش، کارش و اطرافیانش بهتر مراقبت کند.


فتانه تسهیلگر اجتماعی که در مناطق حاشیه ایی یکی از شهرستان های ایران کار می کرد در این باره برای مان چنین می گوید: "خواهرم روانشناس است ومی دانستم برای اینکه حرفه اش را بتواند ادامه دهد نیاز است که خودش هم تحت درمان باشد. فکر می کردم این خود مراقبتی فقط به حوزه روانشناس ها محدود می شود و در واقع اصلا از بحث خود مراقبتی ویژه افرادی که با مشکلات اجتماعی دست و پنجه نرم می کنند اطلاعی نداشتم. بار مشکلاتم زیاد بود و نه تنها به خودم استرس و فشار زیادی وارد می کرد بلکه ناخودآگاه این بار را بر دوش خانواده و دوستانم هم می گذاشتم."
او می گوید: "روز به روز در کارم بی انگیزه تر می شدم ودر برخورد با مراجعان رفتارم تغییر کرده بود. برای این که بتوانم در برابر این فشارها از خودم مراقبت کنم زیاد درگیر مشکلات مراجعین نمی شدم ، با جون و دل کار نمی کردم و در نتیجه کم تر کمک حال شان بودم. "
فتانه می گوید:   شاید اگر این خود مراقبتی انجام می شد، علاوه بر این که می توانستم از خودم و کارم مراقبت کنم ، می توانستم حامی بهتری برای مراجعان و افرادی باشم که با هم فعالیت می کردیم."


پیشنهاد هایی "ساده" برای خودمراقبتی


برای خود مراقبتی لازم نیست حتما روش های پرهزینه و یا دشوار را انتخاب کرد. یادگیری نه گفتن زمانی که کار بیش از حد طاقت فرساست و درپی آن پیدا کردن فرصت هایی برای شادی یکی از پایه ایی ترین اقدام ها برای خود مراقبتی فردی است. همچنین، محیط کار کنشگری اغلب با هرج و مرج زیاد ھمراه است و لزوم پیدا کردن نقطه امن درونی از طریق ذهن آگاهی روش مناسبی در جهت خود مراقبتی محسوب می شود.


مفهوم ذهن آگاهی دارای قدمتی ٢۵٠٠ ساله است و ریشه در فلسفه بودایی دارد. این مفهوم بر آگاهی  فعال وهدفمند از آن چه در لحظه و فضای روحی فرد در حال وقوع است تاکید می کند و برای دور کردن نگرانی ها و تنش ها فرد را با جریان مستمر لحظه عمیقاپیوند می دهد.
ذهن آگاهی شامل تمرین هایی است که فرد را بر روی حواس پنجگانه برای درک عمیق لحظه متمرکز می کند.غذا خوردن آهسته و تلاش و تمرکز برای درک مزه ها، تمرکز بر تنفس و درک عمیق دم و باز دم، تمرکز و آرامش دوره ای در طی روز، پیاده روی در سکوت، تای چی، یوگا و مراقبه (meditation) از تمرین هایی است که در این زمینه توصیه می شود.
و کلام آخر اینکه، شاید بد نباشد کنشگران گاهی به خود یادآوری کنند که خود مراقبتی چه در سطح فردی و چه در سطح جمعی، لازمه راه کنشگری و تداوم جنبش های اجتماعی است و به "فرهنگ شهادت" نه بگویند. گیاه زمانی شکوفه می دهد که ریشه اش  مستحکم و حال برگ هایش خوب باشد.