«ما کودکانی را میبینیم که به افسردگی، اضطراب و استرس مبتلا هستند و این مشکلات منجر به حملات پانیک، خود آزاری و اختلالات خوردن میشود. آن ها قادر به حضور در مدرسه نیستند یا به قدری مضطربند که نمیتوانند در کلاسها حضور پیدا کنند.»
اینها حرفهای جین گراهام است که نزدیک به ۲۰ سال است که در انگلستان به عنوان پرستار مدارس کار میکند. بر اساس آمار رسمی، از هر پنج فرد ۸ ساله تا ۲۵ ساله، یک فرد در انگلستان به اختلالات روانی مبتلا است. در ایران نیز طبق آمار رسمی وزارت بهداشت، اختلالات روانی کودکان و نوجوانان تا ۳۰ درصد گزارش شده است.
جین گراهام میگوید که شاهد افزایش تعداد کودکانی است که با مسایل سلامت روان دست و پنجه نرم میکنند. او به بیبیسی میگوید: «این موضوع به شدت بر دانشآموزان مقاطع متوسطه تأثیر میگذارد، اما برخی حتی در سن هفت سالگی نیز با این مشکلات روبهرو هستند.»
جین گراهام میگوید که در دو دهه فعالیت حرفهای خود، ماهیت کارش کاملاً تغییر کرده است. او میگوید: «وقتی کارم را شروع کردم، بیشترین حمایتی که ارائه میدادیم مربوط به سلامت جسمی بود، مانند آسم، واکنشهای آلرژیک و آسیبهایی از این قبیل. حالا اما سلامت روان مساله اصلی است.»
پاندمی کرونا، وضعیت نامناسب معیشت و شبکههای اجتماعی از دلایل آسیبهای روانی به کودکان و نوجوانان عنوان شدهاند. اما برخی از متخصصان در زمینه سلامت روان سوال دیگری را هم مطرح کردهاند: آیا کودکان و نوجوانان نسبت به نسلهای قبل از تابآوری کمتری برخوردارند؟
بیشتر بخوانید: تابآوری چیست و چه نیست؟
یکی از برجستهترین متخصصان روانپزشکی کودکان و نوجوانان در بریتانیا، پروفسور آندریا دانیسه (Andrea Danese) از کالج کینگ لندن، بر این باور است که تابآوری کودکان باید جدی گرفته شود. به گفته پروفسور دانیسه، که دبیرکل انجمن روانپزشکی کودکان و نوجوانان اروپا نیز است، در حالی که افزایش آگاهی درباره سلامت روان «به طور کلی مثبت است»، استرس و ناراحتی نباید به طور خودکار به عنوان نشانهای از بیماری روانی در نظر گرفته شود. او نسبت به «بیش از حد بیمارگونه تلقی کردن استرس و ناراحتی» هشدار میدهد. او میگوید: «مقابله با چالشها و اضطراب امری طبیعی و مهم از نظر رشد فردی است. این همان چیزی است که باعث میشود جوانان تابآوری عاطفی پیدا کنند. آنها در مواجهه با بسیاری از چالشهای کوچک مهارتهای مقابلهای میآموزند و در مورد توانایی خود در مقابله با این مسایل اعتماد به نفس به دست میآورند.»
جین گراهام، پرستار مدرسه، هم میگوید که بسیاری از کودکانی که او دیده است که در حال تقلا با مسایل مختلف هستند، بهویژه آنهایی که مشکلات سلامت روان کمتری دارند، از تابآوری بیشتری بهرهمند میشوند. او معتقد است که اگر کودکان با مهارتهای مقابلهای بهتر مجهز شوند، احتمالاً میتوانند چالشهایی را که ممکن است با آنها مواجه شوند قبل از اینکه به بحران جدی تبدیل شوند، بهتر مدیریت کنند، و این به نوبه خود به کاهش فشار بر جامعه متخصصان منجر خواهد شد و آنها خواهند توانست بر کسانی که در معرض خطر جدی آسیب قرار دارند تمرکز کنند. او اعتقاد دارد که باید در آموزش تابآوری در مدارس و نحوه حفظ سلامت روان بهطور جدیتر عمل شود.
پژوهشهای دانشگاهی انجامشده در لهستان نیز اهمیت ایجاد تابآوری در کودکان و نوجوانان را تایید میکند. این تحقیقات نشان میدهند که سطوح بالاتر تابآوری باعث بهبود رضایت از زندگی میشود و بهعنوان یک سپر در برابر مشکلات سلامت روان در میان نوجوانان عمل میکند. دو مطالعه که با نوجوانان بین ۱۳ تا ۱۸ سال انجام شد، نشان دادند که آنهایی که تابآوری بیشتری داشتند، توانایی بیشتری برای توسعه استراتژیهای مقابلهای خود هنگام مواجهه با استرس داشتند، از جمله جستجو برای حمایت و مشاوره از دیگران، و احتمال اینکه به احساسات منفی دامن بزنند یا به مواد مخدر، الکل یا سیگار روی بیاورند، کمتر بود.
مساله فقط تابآوری نیست
با این همه دکتر شاری مکدید (Shari McDaid) از بنیاد سلامت روان، استدلال میکند که هرگونه اشاره به اینکه افزایش آگاهی به افزایش مشکلات سلامت روان دامن زده است، «گمراهکننده» است. در عوض، به نظر او، افزایش آگاهی منجر به بهبود «آگاهی از سلامت روان» شده است که در پی آن ابزارهایی به مردم داده شده است تا احساسات روزمره خود را شناسایی و مدیریت کنند.
به گفته او آنچه باید انجام دهیم این است که سختتر تلاش کنیم تا از تشدید اضطراب روانی کودکان و نوجوانان و رسیدن آن به اختلال جلوگیری کنیم: «این کار را میتوانیم از طریق ایجاد یک رویکرد جامع انجام دهیم که هم جوامع، مدارس و محیطهای کاری سالم از نظر روانی ایجاد کنیم و هم با تقویت تابآوری شخصی کودکان و نوجوانان به آنها کمک کنیم که مقاوم شوند.» به گفته او این دو رویکرد به هم مرتبط هستند.
دکتر مکدید استدلال میکند که نسل کنونی کودکان و نوجوانان با مجموعهای منحصر به فرد از چالشها روبهرو هستند و ما میدانیم که رویدادهای نامطلوب انباشته میشوند و هر چه بیشتر تجربه کنید، احتمال اینکه دچار مسایل سلامت روان شوید بیشتر است. به گفته او، شبکههای اجتماعی هم در این وضعیت نقش دارند. در حالی که این شبکهها از مزایایی هم برخوردارند، دکتر مکدید اشاره میکند که آزار و اذیت آنلاین و فشارهای مرتبط با تصویر بدن که میتوانند در رسانههای اجتماعی تشدید شوند، استرس اضافی ایجاد میکنند.
بیشتر بخوانید: آشتی با آینه: چگونه رابطهای مثبت با بدنمان بسازیم
روانشناس اجتماعی، جاناتان هایت (Jonathan Haidt) هم تاکید میکند که پیشرفتها در دنیای دیجیتال منجر به این شدهاند که کودکان زمان کمتری را برای ارتباط حضوری سپری کنند و بیشتر وقت خود را به صفحههای نمایش اختصاص میدهند. او در کتاب خود، نسل مضطرب، توضیح میدهد که این موضوع بر عزت نفس و ارتباطات شخصی کودکان که برای سلامت روان آنها بسیار حیاتی هستند، تأثیر میگذارد.
با اینهمه پروفسور آندریا دانیسه (Andrea Danese) از کالج کینگ لندن، میگوید که استفاده از شبکههای اجتماعی به تنهایی نمیتواند «به طور کامل» توضیح دهد که چرا مشکلات سلامت روان در میان کودکان و نوجوانان رایج شدهاند. او استدلال میکند که بیشتر احتمال دارد که شبکههای اجتماعی مشکلات را «تقویت» کنند تا آنها را ایجاد کنند. او میگوید: «علل افزایش مشکلات سلامت روان پیچیده هستند و مطمئن نیستم که ما به طور کامل آنها را درک کرده باشیم.»
این همان چیزی است که یک نوجوان هم به بی بی سی میگوید: «از شبکههای اجتماعی گرفته که ما را منزوی و مضطرب میکنند، تا خدمات سلامت روان که با کمبود بودجه و منابع روبهرو است و بحران تغییرات اقلیمی که آیندهی ما را در معرض خطر قرار میدهد…با همه اینها مواجه هستیم و تعجبی ندارد که برای حفظ نگرش مثبت به زندگی مجبور به تقلاییم.»
گذاشتن چسب بر روی زخم عمیق
آدله زینب والتون (Adele Zeynep Walton) روزنامهنگار و کنشگر ۲۵ سالهای است که به طور مداوم از تأثیرات منفی جهان آنلاین بر سلامت روان نسل خود مینویسد، از جمله در کتاب خود، خارج شدن از شبکه: هزینه انسانی دنیای دیجیتال ما.
او میگوید: «در حالی که تابآوری فردی میتواند ابزار خوبی برای محافظت از ما در برابر شدت چالشهایی باشد که با آنها روبهرو هستیم و به ما کمک کند تا از مشکلات زندگی روزمره به سلامت بازگردیم، گفتن این که تابآوری میتواند مشکلاتی را که جوانان امروزی با آنها روبهرو هستند حل کند، مثل گذاشتن چسب زخم بر روی زخم عمیق است.» در عوض، او معتقد است که پاسخ، در مقابله با طبیعت اعتیادآور و سمی پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و سرمایهگذاری در فضاهای اجتماعی نهفته است و همچنین باید به کودکان و نوجوانان گوش داد.
به گفته او «آنچه نوجوانان به آن نیاز دارند این است که بدانند دنیایی که امروز در آن زندگی میکنیم، شکوفایی به عنوان یک فرد جوان را دشوار می کند. آنها همچنین به تلاش واقعی از سوی صاحبان قدرت برای مقابله با موانع ریشهای رفاه احتیاج دارند.»
نقش دیگران
پروفسور دانیسه تأکید میکند که او نمیگوید که جوانان به حمایت نیاز ندارند، بلکه پیشنهاد میکند که شاید آنها به نوع دیگری از کمک نیاز دارند که با آنچه در حال حاضر ارائه میشود متفاوت است.
برای پروفسور دانیسه، معنای واقعی تابآوری آن چیزی نیست که در ابتدا به نظر میرسد. تابآوری به گفته او، فقط مربوط به خود فرد نیست که بتواند به تنهایی خود را مدیریت کند، بلکه به پشتیبانیای که از دوستان، خانواده و جامعه دریافت میکند نیز مربوط میشود، چه از طریق مراکز اجتماعی، چه فرصتهای ورزشی و رویدادهای اجتماعی.
پس شاید سوال اصلی در بحران سلامت روان کودکان و نوجوانان این نباشد که آیا این بچهها به اندازه کافی تابآوری دارند یا خیر، بلکه سوال اصلی این است که آیا از حمایت کافی برای تبدیل شدن به افرادی تابآور برخوردارند؟