وقتی «کرگدن بودن» کافی نیست!

وقتی «کرگدن بودن» کافی نیست!

هیچ خودمراقبتی‌ای بدون مراقبت جمعی وجود ندارد

مریم میرزا

کنش سلامت - « سعی می‌کنم شکننده به نظر نرسم ولی فشاری که این جنایات داره وارد می‌کنه و در کنارش احساس کم‌توانی، برای فروپاشی هر آدمی کافیه. حالاشاید تجربه ما باعث شده کرگدن باشیم، ولی کافی نیست باید کاری کرد.» این توییت یک کاربر پرمخاطب توییتر است. نام کاربری او ذکر نمی‌شود چون صفحه‌اش در دسترس عموم نیست. اما توییت‌هایی با این محتوا در این روزها که جمهوری اسلامی در پاسخ خشونت‌ بارخود به خیزش مردم، راه اعدام را در پیش گرفته است کم به چشم نمی‌خورند. توییت‌هایی که از شرایطی رنج‌بار نه برای این فرد یا آن فرد، که جمع بزرگی از مردم حکایت دارند. آیا در چنین شرایطی می‌توان از خودمراقبتی به عنوان راهکاری برای افزایش تاب‌آوری در جامعه صحبت کرد؟

مفهوم خودمراقبتی ریشه‌هایی رادیکال دارد. یکی از نمونه‌های برجسته‌‌اش فعالیت‌های «حزب پلنگ سیاه» در آمریکای نیم قرن پیش است. «حزب پلنگ سیاه» سازمانی که برای احقاق حقوق سیاهان آمریکا فعالیت می‌کرد، در دهه ۱۹۷۰ از اهمیت و ضرورت اولویت دادن سیاهان به سلامت خود برای افزایش تاب‌آوری در محیط سرکوب سخن به میان آورد. این نوع تلاش‌ها بودند که باعث شدند خودمراقبتی در جوامع تحت سرکوب به عنوان فعالیتی سیاسی تعریف۱ شود. با این‌همه امروزه خودمراقبتی کم‌تر با تاریخ و هدف سیاسی‌اش به یاد آورده می‌شود و بیش‌تر در قالب فعالیت‌هایی تعریف می‌شود که ما به طور منظم برای حفظ سلامت روانی و جسمی خود انجام می‌دهیم مثل ورزش، روان‌درمانی یا تعیین حد و مرز با دیگران و یا استراحت. و مشکل این‌جاست که خودمراقبتی خصوصا در سطحی‌ترین لایه‌های خود مانند گرفتن مرخصی برای استراحت یا گذراندن ساعتی در سونای بخار قادر نیست موانع سلامت روان را که افراد به حاشیه‌رانده شده یا سرکوب‌شده با آن روبرو هستند، از بین ببرد.

دونا اوریوو۲، نویسنده و مددکار اجتماعی، می‌گوید که خودمراقبتی واقعی آنطور که به ما آموزش داده شده است به معنی بیش- فردگرایی (hyper-individualism) نیست. او می‌گوید: «خودمراقبتی و مراقبت جمعی بسیار به هم مرتبط هستند.»

آن‌چه اوریوو از آن سخن می‌گوید می‌تواند یادآور وضعیت یک زنجیر باشد که تنها در حالتی در قوی‌ترین وضعیت خود قرار دارد که همه حلقه‌های آن محکم باشند و ضعیف شدن تنها یکی از حلقه‌ها کل زنجیر را از قدرت خارج می‌کند چون زنجیر از ناحیه همان یک حلقه‌ی ضعیف می‌تواند پاره شود. به عبارت دیگر، مفهوم خودمراقبتی (مراقبت فردی) و مراقبت جمعی در برابر یکدیگر قرار نمی‌گیرند، بلکه این دو مکمل یکدیگر هستند. تعهد به مراقبت جمعی و انجام آن می‌تواند به تقویت سلامت افراد در آسیب‌پذیرترین موقعیت‌ها کمک کند. از همین رو در برخی تعاریف مراقبت جمعی بخشی از مراقبت فردی خوانده می‌شود.

تفاوت اصلی مراقبت جمعی و فردی شاید در این باشد که در مراقبت فردی مسئولیت بهبود حال فرد بر عهده خودش قرار می‌گیرد تا کاری برای خودش بکند در صورتی که در مراقبت جمعی افراد کاری برای یکدیگر می‌کنند. ناکیتا والریو3، نویسنده و فعال اجتماعی، می‌گوید فریاد زدن عبارت «خودمراقبتی» در صورت کسی که به «مراقبت جمعی» نیاز دارد، بهترین راه برای ناامید کردن دیگران از خود است.

والریو که خود زمانی که با افسردگی پس از زایمان دست و پنجه نرم می‌کرد، به قدرت مراقبت جمعی پی برد، می‌گوید در بحبوحه بحران متوجه شده است که خودمراقبتی برای بهبود کافی نیست. به گفته او، خودمراقبتی فقط یک چسب زخم برای یک مشکل بسیار بزرگ‌تر بود. او می‌گوید آن‌جا بود که فهمید برای جان سالم به در بردن به دیگران نیاز دارد.

اما مراقبت جمعی چیست؟

مراقبت جمعی برخلاف پیام‌هایی که اغلب درباره خودمراقبتی دریافت می‌کنیم، شامل تلاش‌های جمعی است که ما برای سلامت و شاد بودن به صورت جمعی انجام می‌دهیم. از نظر آجیتا رابینسون4، متخصص ترامادرمانی و نویسنده کتاب هدیه اندوه (The Gift of Grief) مراقبت جمعی مانند «ایجاد فضایی» است که مراجعان او که زنان سیاه پزشک هستند، در آن فضا با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و از یکدیگر حمایت می‌کنند. رابینسون می‌گوید: «وابستگی متقابل ریشه مراقبت جمعی است.» به گفته او «هر یک از ما ظرفیت ایجاد حلقه‌های مراقبت جمعی در حوزه‌های نفوذ خود را داریم.» راینا اسمالر5، مددکار اجتماعی و بنیانگذار 6BrownGirl Space نیز مراقبت جمعی را اینگونه تعریف می‌کند که «وسط می‌آییم و برای یکدیگر فضا ایجاد می‌کنیم.» او می‌گوید: «مراقبت جمعی به رفع نیازها و شکاف‌ها کمک می‌کند و به ما قدرت می‌دهد که از یکدیگر مراقبت کنیم.»

مراقبت جمعی در سطح خرد می‌تواند آشپزی یا نظافت کردن برای عزیزی باشد که دوران سختی را پشت سر می‌گذارد، یا تلاش برای آشنایی با همسایه‌ها برای ایجاد حس همدلی در موقعیت‌های سخت، یا کاری که سال‌ها زنان فامیل و همسایه‌ها برای همدیگر انجام می‌داده‌اند یعنی مراقبت از فرزندان یکدیگر. اما به گفته دکتر رابینسون مراقبت جمعی در سطح کلان می‌تواند به اشکال مختلفی اتفاق بیفتد از جمله ایجاد فضاهای دیجیتالی که از طریق آن‌ها بر سر یک موضوع خاص یا برای یک گروه خاص از مردم پیوند و ارتباط ایجاد می‌شود. از دیگر مثال‌ها می‌توان به اهدا یا سازماندهی کمک‌های مالی برای اعضای جامعه که دچار بحران شده‌اند، وصل کردن افراد بیکار به فرصت‌های کاری و تلاش برای انجام کارهای داوطلبانه با هدف خیر عمومی اشاره کرد.

مراقبت جمعی اساساً بر این تفکر استوار است که از قدرت، منابع و امتیازات خود برای بهبود وضعیت فردی که هم می‌تواند در محدوده و هم خارج از محدوده دسترسی‌مان باشد استفاده کنیم. این فرد می‌تواند یک دوست، همسایه، یا همکار باشد. مراقبت جمعی می‌تواند شبیه به کنشگری اجتماعی به نظر بیاید اما می‌تواند به سادگی پرسیدن این سوال از دیگران باشد که «در این وضعیت به چه نیاز داری یا چطور می‌توانم به تو کمک کنم؟»

اثرات مراقبت جمعی و چند پیشنهاد سریع

رجوع به نتایج یک تحقیق که در اکتبر ۲۰۱۵ از سوی مجله آمریکایی «لایف‌استایل مدیسین»7 انجام گرفت نشان می‌دهد که مراقبت جمعی می‌تواند اثراتی حتی مثل کنترل سطح قند خون را به همراه داشته باشد. بر اساس نتایج این تحقیق، در میان اثرات مراقبت جمعی مواردی مثل کاهش علائم افسردگی و  کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه نیز دیده می‌شوند. رسیدن به این دو اثر مراقبت جمعی شاید همان جایی است که باید متوقف شد و به توییتی که اول متن نقل شده است بازگشت. باید یک بار دیگر این توییت را که از دل ایران زیر سایه سرکوب منتشر شده است، خواند و به این موضوع اندیشید که حالا که کرگدن بودن کافی نیست، و «باید کاری کرد»، آن کار چه می‌تواند باشد؟

۱- حال همدیگر را به طور موثرتری بپرسید: در بسیاری از فرهنگ‌ها متداول است که جواب «حالت چطور است» را با «خوبم» می‌دهند. بنابراین با همدیگر تماس بگیرید و بگویید «می‌خواستم چک کنم ببینم حالت چطور است، حالت خوبه این روزها؟» جویای پاسخ واقعی شوید.

۲- همدلی کنید: این جمله به این معنی نیست که هر چه طرف مقابل گفت، بگویید من هم همین‌طور. بلکه خصوصا در شرایطی که مسایل مشترکی زمینه‌ساز احساسات منفی و رنج‌بار هستند، مهم است که به یکدیگر نشان دهیم که در رنج همدیگر شریکیم.

۳- پیشنهاد مشخص بدهید: اغلب برای کسانی که حال‌شان بد است پاسخ دادن به این جمله که «اگر چیزی نیاز داشتی به من بگو» آسان نیست چون نمی‌توانند تشخیص دهند دقیقا به چه چیزی نیاز دارند. می‌توانید با دادن پیشنهاد مشخص به آن‌ها کمک و نقش واقعی در کمک به آن‌ها برعهده بگیرید. یعنی به جای اینکه به طور مبهم به کسی بگویید که مایل به کمک هستید، نیازهای او را در نظر بگیرید و پیشنهاد مشخص بدهید. مثلا از آن‌ها سوال کنید که دوست دارند برای‌شان غذا آماده کنید، یا چیزی را که نیاز به تعمیر دارد برایشان تعمیر کنید یا یک لیست قطعه‌های موسیقی با حس خوب برایشان درست کنید.

۴- سلامت را در اولویت مکالمه قرار دهید: قدردان تعهد یکدیگر برای بهبود اوضاع باشید و در عین حال با پرسیدن از وضع‌شان مشخص کنید که برایتان مهم است که دیگران دچار فرسودگی8 نشوند.

۵- مداخله کنید: نگذارید دیگران به تنهایی بار مبارزه با تبعیض و ظلم را به دوش بکشند. هر جایی که ممکن است شما هم صدایتان را بلند یا مداخله کنید تا آن‌ها تنها نمانند.

پاورقي

  1. Audre Lorde - آدری لرد، نویسنده و فعال حقوق زنان، سال ۱۹۸۸ در کتاب خود با عنوان «انفجار نور» از خودمراقبتی به عنوان عملی سیاسی یاد کرد.
  2. Dr. Donna Oriowo https://www.donnaoriowo.com/about
  3. Nakita Valerio https://www.laylab.co.uk/nakita-valerio
  4. Dr. Ajita Robinson https://ajitarobinson.com/about
  5. Rayna Smaller https://www.browngirlspace.com/mental-health-advocate-jawn
  6. https://www.browngirlspace.com/
  7. Journal of Lifestyle Medicine‌
  8. burn-out


منابع

- Community Care — Not Just Self-Care — Is Key to Our Collective Wellbeing

https://www.livestrong.com/article/13771535-self-care-vs-community-care/

- Why It’s Time To Turn Self Care Into Community Care for Deeper Healing

https://www.wellandgood.com/what-is-community-care/

- Stronger Together: When Self-Care Becomes Community Care

https://www.healthline.com/health/when-self-care-becomes-community-care

- THERE IS NO SELF-CARE WITHOUT COMMUNITY CARE

https://urge.org/there-is-no-self-care-without-community-care/

- Self-care isn't enough. We need community care to thrive.

https://mashable.com/article/community-care-versus-self-care